گزيده اى از احاديث سيد وسالار شهيدان امام حسين علیه السلام
گزيده اى از احاديث سيد وسالار شهيدان امام حسين علیه السلام
گزيده اى از احاديث سيد وسالار شهيدان امام حسين علیه السلام
واى بر شما اى پيروان آل ابىسفيان، اگر دينى نداريد و از معاد و روز قيامت نمىترسيد، پس لااقل در دنيا آزاده و جوانمرد باشيد.
(بحار الانوار، ج45 ، ص51 )
عدهاى از روى طمع عبادت خدا مىکنند، اين عبادت سوداگران است و جمعى از ترس بندگى خدا مىکنند، اين عبادت بردگان است، و برخى به انگيزه شکر خدا را عبادت مىکنند، اين عبادت آزادمردان و بهترين عبادتهاست.
(بحار الانوار، ج78 ، ص117 )
آگاه باشيد که يکى از نعمتهاى الهى بر شما حاجات و نيازهاى مردم به شما است، پس از اين نعمتها بيزار نشويد که برمىگردند و به جاى ديگر مىروند.
(بحار الانوار، ج78 ، ص121 )
اى مردم، عبرت بگيريد از آن نکوهشهايى که خداوند به منظور پند و اندرز دوستانش از علماى يهود کرده است، آنجا که مىفرمايد: “چرا روحانيون و علماى آنها (يهود)
را از سخنان گناهآلود جلوگيرى نکردند؟” و فرموده: “آن گروه از بنىاسرائيل که کافر شدند، (به زبان داوود و عيسى بن مريم) لعنت شدند”، تا آنجا که مىفرمايد: “چه
کارهاى ناپسندى که انجام مىدادند”. بدين جهت خدا بر آنان عيب گرفت که از ستمگرانى که در برابرشان بودند، فساد و اعمال ناروا مىديدند و آنان را منع نمىکردند، چون به آنچه از ستمگران به آنان داده مىشد، چشم طمع داشتند و از عواقب اعتراضها بيم داشتند، با اينکه خداوند فرموده: “از مردم نترسيد، از من بترسيد”، و نيز فرموده: “مردان و زنان مومن دوست يکديگرند، به نيکى امر و از بدى نهى مىکنند”.
(تحف العقول، ص237 )
کسى که براى جلب رضايت و خشنودى مردم، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وامىگذارد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص126 )
بترس از ستم کردن بر کسى که به جز خدا ياورى ندارد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص118 )
کسى که تو را دوست دارد، از تو انتقاد مىکند و کسى که با تو دشمنى دارد، از تو تعريف و تمجيد مىکند.
(بحار الانوار، ج78 ، ص128 )
عقل کامل نمىشود مگر با پيروى از حق.
(بحار الانوار، ج78 ، ص127 )
همنشينى با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار مىدهد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص122 )
گريه از روى ترس از خدا، موجب رهايى از آتش است.
(مستدرک الوسايل، ج11 ، ص245 )
مردى نزد امام حسين (ع) آمد و گفت: “من مردى گناهکارم و از معصيت پرهيز نمىکنم، مرا پند و اندرز بده”.
امام حسين (ع) فرمودند: “پنج کار انجام بده و هر چه مىخواهى گناه کن. اول: روزى خدا را نخور و هر چه مىخواهى گناه کن. دوم: از ولايت و حکومت خدا خارج شو و هر چه مىخواهى گناه کن. سوم: جايى را پيدا کن که خدا تو را نبيند و هر چه مىخواهى گناه کن. چهارم: وقتى عزرائيل براى گرفتن جان تو مىآيد، او را از خود دور کن و هر چه مىخواهى گناه کن. پنجم: وقتى مامور و مالک جهنم مىخواهد تو را در آتش بيندازد، در آتش نرو و هر چه مىخواهى گناه کن.
(بحار الانوار، ج78 ، ص126 )
از کارى که بايد از آن پوزش خواست حذر کن که مومن بدى نمىکند و عذر نمىخواهد و منافق هر روز بدى مىکند و معذرت مىخواهد.
(تحف العقول، ص248 )
عجله کردن، کمخردى است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص122 )
به هيچ کس تا سلام نکرده اجازه ( کلام ) ندهيد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص117 )
يکى از نشانههاى جهل و نادانى، نزاع و جدال با غير اهل فکر است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص119 )
از نشانههاى عالم، نقد سخن و انديشه خود و آگاهى از نظرات مختلف است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص119 )
(بحار الانوار، ج45 ، ص51 )
عدهاى از روى طمع عبادت خدا مىکنند، اين عبادت سوداگران است و جمعى از ترس بندگى خدا مىکنند، اين عبادت بردگان است، و برخى به انگيزه شکر خدا را عبادت مىکنند، اين عبادت آزادمردان و بهترين عبادتهاست.
(بحار الانوار، ج78 ، ص117 )
آگاه باشيد که يکى از نعمتهاى الهى بر شما حاجات و نيازهاى مردم به شما است، پس از اين نعمتها بيزار نشويد که برمىگردند و به جاى ديگر مىروند.
(بحار الانوار، ج78 ، ص121 )
اى مردم، عبرت بگيريد از آن نکوهشهايى که خداوند به منظور پند و اندرز دوستانش از علماى يهود کرده است، آنجا که مىفرمايد: “چرا روحانيون و علماى آنها (يهود)
را از سخنان گناهآلود جلوگيرى نکردند؟” و فرموده: “آن گروه از بنىاسرائيل که کافر شدند، (به زبان داوود و عيسى بن مريم) لعنت شدند”، تا آنجا که مىفرمايد: “چه
کارهاى ناپسندى که انجام مىدادند”. بدين جهت خدا بر آنان عيب گرفت که از ستمگرانى که در برابرشان بودند، فساد و اعمال ناروا مىديدند و آنان را منع نمىکردند، چون به آنچه از ستمگران به آنان داده مىشد، چشم طمع داشتند و از عواقب اعتراضها بيم داشتند، با اينکه خداوند فرموده: “از مردم نترسيد، از من بترسيد”، و نيز فرموده: “مردان و زنان مومن دوست يکديگرند، به نيکى امر و از بدى نهى مىکنند”.
(تحف العقول، ص237 )
کسى که براى جلب رضايت و خشنودى مردم، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وامىگذارد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص126 )
بترس از ستم کردن بر کسى که به جز خدا ياورى ندارد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص118 )
کسى که تو را دوست دارد، از تو انتقاد مىکند و کسى که با تو دشمنى دارد، از تو تعريف و تمجيد مىکند.
(بحار الانوار، ج78 ، ص128 )
عقل کامل نمىشود مگر با پيروى از حق.
(بحار الانوار، ج78 ، ص127 )
همنشينى با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار مىدهد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص122 )
گريه از روى ترس از خدا، موجب رهايى از آتش است.
(مستدرک الوسايل، ج11 ، ص245 )
مردى نزد امام حسين (ع) آمد و گفت: “من مردى گناهکارم و از معصيت پرهيز نمىکنم، مرا پند و اندرز بده”.
امام حسين (ع) فرمودند: “پنج کار انجام بده و هر چه مىخواهى گناه کن. اول: روزى خدا را نخور و هر چه مىخواهى گناه کن. دوم: از ولايت و حکومت خدا خارج شو و هر چه مىخواهى گناه کن. سوم: جايى را پيدا کن که خدا تو را نبيند و هر چه مىخواهى گناه کن. چهارم: وقتى عزرائيل براى گرفتن جان تو مىآيد، او را از خود دور کن و هر چه مىخواهى گناه کن. پنجم: وقتى مامور و مالک جهنم مىخواهد تو را در آتش بيندازد، در آتش نرو و هر چه مىخواهى گناه کن.
(بحار الانوار، ج78 ، ص126 )
از کارى که بايد از آن پوزش خواست حذر کن که مومن بدى نمىکند و عذر نمىخواهد و منافق هر روز بدى مىکند و معذرت مىخواهد.
(تحف العقول، ص248 )
عجله کردن، کمخردى است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص122 )
به هيچ کس تا سلام نکرده اجازه ( کلام ) ندهيد.
(بحار الانوار، ج78 ، ص117 )
يکى از نشانههاى جهل و نادانى، نزاع و جدال با غير اهل فکر است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص119 )
از نشانههاى عالم، نقد سخن و انديشه خود و آگاهى از نظرات مختلف است.
(بحار الانوار، ج78 ، ص119 )
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}